مطبوعات كاريكاتور در ايران، كاريكاتور Caricature نقش طنزآميزي كه اجزاء صورت يا اعضاي بدن يا مشخصة شخص يا اشخاص را به نحو اغراق و اغلب خندهآوري مجسم كند. اين عنصر اولين بار در قرن 17 ميلادي توسط كاراتچي در ايتاليا پايهگذاري شد. در قرن 18م در انگلستان كاريكاتوريستهايي چون هوگارت، با بسط آن به ساختن كاريكاتورهاي هجوآميز اجتماعي و سياسي نيز پرداختند. بدين ترتيب طي قرن 19م، اين ورود اين عنصر به نشرياتي كه اساس كار آنها كاريكاتور بود توانست جاذبة فراواني ميان مردم بيابد.
سالهاي پيش از انقلاب مشروطه
بنار اين كاريكاتور با فاصلة زماني نه چندان زياد، پيش از انقلاب مشروطه وارد جرگة مطبوعاتي ايران شد و بزودي حضور اولية انتقاد آميختة شوخي از طريق كاريكاتور در مطبوعات منعكس شد. هر چند كاريكاتور در ابتدا عنصري فرعي، ناپخته و نامنسجم ـ البته منظور نشريات پيش از «ملانصرالدين» ـ بود. اما ميتوان در نشرياتي چون «شاهسون» (اسلامبول، 1306ق) به مديريت حاجي عبدالرحيم طالبوف؛ «طلوع» (بوشهر 1318ق) به مديريت عبدالحميدخان متينالسلطنه؛ «ادب» در (مشهد 1318ق و تهران 1321ق) به مديريت اديبالممالك؛ «شبنامه» (24- 1306ق) بين سالهاي 24- 1306هـ.ق. حضور آن را مشاهده كرد. مدتي سپري گشت تا كاريكاتور به عنوان عنصري تازه وارد در مطبوعات جاي بگشايد. (تاريخ جرائد و مجلات ايران، ج1، ص82- 80، 94- 88؛ همان، ج3، ص56، 58، 157- 154؛ پروين، ج2، ص61- 660، 685- 667).
مطبوعات كاريكاتور پس از انقلاب مشروطه تا روي كار آمدن رضاشاه
به لحاظ زمانبندي، «انقلاب مشروطيت» مركز ثقل تحولات پيچيدهاي در ايران بود كه در بعد سياسي، مرحلة انتقالِ نهايي و كامل ايران از «ساختِ نظامي سنتي» به «ساخت جديدي» از حكومت بود. پيش زمينة اين انقلاب در ابعاد مختلف سياسي، اجتماعي و فرهنگياي بود كه از مدتها قبل تدريجاً نضج و تكوين يافته بود. تحت تأثير همين فرآيند اَشكال مختلفي از مطبوعات پا به عرصة وجود گذاشتند كه تا حدودي از واقعيات اجتماعي ـ سياسي اين دوران نشأت ميگرفت و به عبارتي تابع آن بود. پيدايش مطبوعات كاريكاتور در ايران هر چند تقليدي، اما محصول نوعي دگرديسي معنوي از تفكراتي بود كه سعي داشت مرحلة نويني را براي بيان انديشة خود بگشايد كه فراذهني و فراتعبيري بود.
با اين مقدمه، در 7 آوريل 1906م/ 12 صفر 1324ق، «ملانصرالدين» نشرية كاريكاتوري با قطع cm24×32، در 8 صفحه به زبان تركي ـ فارسي در تفليس منتشر شد كه چاپ آن تا ژانويه 1921 ادامه يافت. اين نشريه از كاريكاتوريستهاي مشهوري چون روتر، اوسكا، ايوانويچ شمرلينگ (شناخته شده با عنوان شيلينگ)، عظيمزاده وسيدعلي بهزاد و... بهره ميگرفت. در واقع مطبوعات كاريكاتوري ايران وامدار روتر و شلينگ آلماني ـ كه پايهگذاران كاريكاتور صحيح در مطبوعات ايران ـ هستند، پس از آن، عظيمزاده به علت ايرانيالاصل بودن و شناختش از جامعه و روحية شرقي، اين عنصر جديد را در جامعة مطبوعاتي ايران تثبيت كرد. ملانصرالدين براي اوّلين بار نوع خاصي از كاريكاتور را به ايران آورد، در شرايط خاص جامعة ايران، نه تنها به مطالب و مسائل سياسي منطقهاي محدود نبود، بلكه جريانات مهم دنيا در اوايل قرن بيستم را مورد تيزبيني و نقادي ميكرد. نكتة ديگر ملانصرالدين الگو و سرمشقي براي ديگر نشريات چون، بهلول (باكو 1907م/ 1325ق) به مديريت علييف؛ آذربايجان (تبريز 1325ق) به مديريت عليقليخان صفروف؛ كشكول (تهران 1325ق) به مديريت مجدالاسلام كرماني و حشراتالارض (تبريز 1326ق) به مديريت حاجميرزا آقا بلوري شد. همچنين يادآوري ميشود كه روزنامة كاريكاتوري برون مرزي فارسي زبان، در حيدرآباد دكن تحت عنوان «نامة وطن» انتشاز يافت. سپس حقايق بادكوبه بود كه كاريكاتورهاي آن تقليدي از نشريات ديگر داشت و كاريكاتور 6 شعبان 1325ق مربوط به ايران بود. (احمدي، مونس. شمارة اول، ص19- 14، و پروين، ج2، ص61- 660، 685- 667؛ و نيز صدرهاشمي، ج1، ص111- 106؛ ج2، ص 217- 215).
آذربايجان به تقليد از الگوي «ملاعمو»ي ملانصرالدين، شخصيت تمثيلي«حاجيبابا» را بازسازي كرد. البته آذربايجان از جمله مطبوعات كاريكاتوري است كه عليقليخان صفراوف ـ مدير مسئولش ـ طراح و كاريكاتوريست بود. از اين لحاظ اين اولين روزنامة كاريكاتوري ايران كه مديرش كاريكاتوريست بود.
پس از نشر آذربايجان، نشريات ديگري در شهرهاي تهران، تبريز و اصفهان به چاپ رسيدند. سه هفته بعد كشكول به مديريت مجدالاسلام كرماني ـ كه سابقاً در دورة مظفري ادب كاريكاتوري تهران منتشر ميكرد ـ به چاپ رسيد. اين نشريه پس از ملانصرالدين، بهلول و آذربايجان از اهميت ويژهاي در ميان نشريات كاريكاتور برخوردار است. كاريكاتوريست آن ميرزاعلي مزين تحت تأثير كاريكاتوريستهاي روسيه و تركيه با ايدهاي نو بود، او از تابلوهاي معروف نقاشي آن دوره كپيهاي طنزآميزي ارائه ميداد. (كشكول، شمارههاي 31- 1، 1325).
پس از مشروطه انتشار مطبوعات كاريكاتوري افزايش يافت. غالب اين نشريات به جز آذربايجان، حشراتالارض كه در تبريز؛ نقش جهان، زاينده رود، كشكول (مدتي در تبعيد) در اصفهان و بقيه در تهران منتشر ميشدند. دولتهاي صدر مشروطه با توجه به تندروي مطبوعات ـ به خصوص كاريكاتوري ـ و مشكلات و فشارها و تنگناهايي كه داشتند، اما موضعي خصمانه نسب به مطبوعات بروز نداد به همين سبب در اين دور هم افزايش كمي و همكيفي را در مطبوعات كاريكاتوري تا حدي ميتوان ملاحظه كرد چنانچه پختگي كاريكاتور از آذربايجان تا حشراتالارض به مرور مشاهده ميشود. (كشكول، شمارههاي 31-1، 1325؛ حشراتالارض، شمارههاي 12-4، 1326؛ آذربايجان، شمارههاي 20-1، 1325).
پس از خاموشي ادب تهران در ربيعالثاني 1324، روزنامة آذربايجان و پس از آن با فاصلة كمي كشكول، قاسمالاخبار (تهران 1325ق) و به ترتيب: تنبيه (تهران 1325) به مديريت معتضدالاطباء، گلستان سعادت (تهران 1325) به مديريت ميرزانصرالله، و آئينةغيبنما (تهران 1325) به مديريت سيدعبدالرحيم كاشاني انتشار يافتند. (گلستان سعاد، شمارههاي 10-1، 1325؛ آئينهغيبنما، شمارههاي 29-1، 1325؛ احمدي مونس، شمارة اول، ص19-14).
در اول جماديالثاني روزنامة «وطن» (تهران 1325) به مديريت ميرزاهاشم محيط، به مطبوعات كاريكاتوري افزون گشت. روزنامة «عبرت» و «جهانآرا» و «نقش جهان» (اصفهان 1325ق) به مديريت اعتلاءالدوله، هر يك با كاريكاتوري منتشر شدند. شرافت (1326ق) به مديريت آسيدحسين و حشراتالارض در تهران انتشار يافتند.
وضعيت مطبوعات كاريكاتور در دورههاي استبداد
براي مطبوعات و بالاخص مطبوعات كاريكاتوري اين دروهاي غمافزاست، چرا كه عدهاي از روزنامهنگاران كشته و عدهاي نيز تبعيد و پراكنده شدند و ضربهاي جدي بر مطبوعات وارد شد چنانكه حشراتالارض تنها روزنامة كاريكاتوري بود در دورة استبداد منتشر ميشد كه آن هم در شوال 1326ق خاموش شد. (پروين، ج2، ص685-667؛ و صدرهاشمي، ج2، 217- 215؛ همان، ج4، ص5، 308).
روزنامههاي زايندهرود و كشكول با نشر كاريكاتورهايشان در اصفهان از اوايل 1327ق ـ پس از فتح اصفهان ـ به چاپ رسيدند. ذكر اين نكته لازم است كه غالب روزنامههاي كاريكاتوري اوليه با چاپ سنگي منتشر ميشدند و به مرور با پيشرفت صنعت چاپ متحول گشتند. مطبوعات كاريكاتوري صدر مشروطيت غالباً سياسي بودند. تأثير رويدادهاي داخلي، خارجي و حتي مسائل بينالمللي در آن نيز ملاحظه ميكردند. كاريكاتورهاي روزنامههاي آذربايجان، حشراتالارض مخالفت با شاه، دربار و صاحبان قدرت بود، اما كاريكاتورهاي روزنامة كشكول از تنوع بيشتري برخوردار بود. نكتة مهم ديگر كاريكاتورهاي اوليه به همراه متن نوشتاري يا تشريح متني همراه بود، اما به مرور از نوشتار آنها كاسته شد. مسئلة حائز اهميت اين است كه علاوه بر كاهش تدريجي متن نوشتاري، كاريكاتورها نيز سادهتر و به سوي تكنيك و هنر بيشتر گام برميدارند. ديگر آنكه رشد و شكوفايي اين هنر در مطبوعات ايران در دورههاي مختلف، تابع شرايط مختلف بود و غالباً هميشه با ظهور تحولات سياسي ـ اجتماعي و آزاديهاي موقت همزمان بوده است. (پروين، ج2، ص685- 667).
مآخذ:
آذربايجان، شمارههاي 20- 1، 1325.
حشراتالارض، شمارههاي 12- 4، 1326.
كشكول، شمارههاي 31- 1، 1325.
احمديمونس، داود. كتاب فصل كاريكاتور. تهران: ش اول، انتشارات روزنه، 1379.
گلستان سعادت، شمارههاي 10- 1، 1325.
آئينةغيبنما، شمارههاي 29- 1، 1325.
پروين، ناصرالدين. تاريخ روزنامهنگاري ايرانيان و ديگر پارسينويسان. تهران: ج2، مركز نشر دانشگاهي، 1379.
آرينپور، يحيي. از صبا تا نيما. تهران: ج 2، انتشارات زوار، 1379.
كسروي، احمد. تاريخ مشروطة ايران. تهران: ج1، انتشارات اميركبير، 1357.
كاريكاتور در ايران. مجلة تحقيقات روزنامهنگاري، ش9، 1346.
مصاحب، دايرةالمعارف فارسي. تهران: ج 2، بخش اول، انتشارات اميركبير، 1380.
صدرهاشمي، محمد. تاريخ جرائد و مجلات ايران. اصفهان تهران: انتشارات كمال، 1364.
اسناد مطبوعات. به كوشش كاوه بيات ـ مسعود كوهستانينژاد، انتشارات سازمان اسناد ملي ايران. تهران: 1372.
اسناد مطبوعات ايران (1332- 1320). محسن روستايي ـ غلامرضا سلامي، ج1، سازمان اسناد ملي ايران، تهران: 1374.
اسناد مطبوعات ايران (1332- 1320). غلامرضا سلامي ـ محسن روستايي، ج2و 3و 4، سازمان اسناد ملي ايران، تهران: 1377.
اسنادي از مطبوعات و احزاب دورة رضاشاه. تهران: معاونت خدمات مديريت و اطلاعرساني دفتر رئيس جمهور، 1380.
سُعاد پیرا